افکارنوین

تبادل نظرات

افکارنوین

تبادل نظرات

ناگفته هایی از پلاسکو

در دو روز گذشته رسانه ها، مردم و مسئولین درگیر وضعیت بحرانی و اخبار میدانی پلاسکو بودند از امروز افکار عمومی از اخبار میدانی عبور و سعی در تجزیه و تحلیل اتفاقات در میدان حادثه دارند. پرسش اصلی کوتاه و ساده است "چرا کار به اینجا رسید؟" اما پاسخ مثنوی هفت من است و بسیار پیچیده. 

برای پاسخ به این پرسش باید پرسید "دقیقا در پلاسکو چه شد؟" در چهار روز گذشته تلاش رسانه ها این بوده است که نشان دهند دقیقا در پلاسکو چه خبر است؟ روایت ها عموما یکسان است. از مدیریت بحران ضعیف تا جان فشانی پرسنل آتش نشانی. اکثر گزارش ها این را نشان می دهد. 

گزارش ها نشان می دهد که چه بی نظمی در انتشار اخبار توسط مقامات وجود دارد. به گونه ای که تاکنون حتی دقیقا نمی توان گفت چند نفر زیر آوار گرفتار شده اند. هر خبری منتشر می شود دقایقی پس از آن توسط مقامی دیگر تکذیب می شود. همین مسئله باعث شده است که به سادگی نتوان فهمید در پلاسکو چه خبر است؟ 

کنار گذاشتن خبرنگاران رسانه ها از محل واقعه و انحصار رسانه ای صداوسیما هم باعث شده است که شایعات بیش از پیش بالا بگیرد. از طرفی تلاش برخی مسئولان برای بهره برداری سیاسی از اخبار باعث شده است که وضعیت پیچیده تر شود. 

با این حال در دو روز اخیر اظهار نظر ها و مطالبی مطرح شده است که می تواند وضعیت حادثه پلاسکو را روشن تر کند. 

در ساعات اولیه حادثه چه رخ داد؟ 
ساعت ۷:۱۵ صبح روز پنجشنبه به ایستگاه آتش نشانی حسن آباد اعلام کردند که در طبقه ۹ پلاسکو آتش سوزی رخ داده است. به فاصله دودقیقه و ٢٠ ثانیه ماموران آتش نشانی به محل رسیدند و عملیات امداد را آغاز کردند. با توجه به اینکه مغازه های ساختمان پلاسکو مملو از پوشاک و مواد قابل احتراق بود، بلافاصله ماموران آتش نشانی به ١٠ ایستگاه دیگر که نزدیک ترین ایستگاه ها به محل بودند، بی سیم زدند و درخواست کمک کردند. 

آتش هر لحظه گسترش پیدا کرد. تصاویر و اخبار از سوختن طبقه های بالای پاساژ پلاسکو حکایت می کرد. شبکه خبر نیز به صورت مستقیم تصاویر حادثه را پوشش می داد. در شرایطی که به نظر می رسید حریق کنترل شده است، ناگهان بر اثر یک انفجار بخشی از ساختمان به شدت آسیب دید زمان زیادی طول نکشید که دو انفجار دیگر در طبقات رخ داد و کل شیشه های ساختمان شکست. 

در حالی که آتش نشانان همچنان در تکاپوی تخلیه ساختمان بودند ناگهان با صدای مهیبی کل ساختمان فروریخت. ساختمان ۱۷ طبقه ای پلاسکو به تلی از خاک و آهن تبدیل شد. 

با گذشت ۴ روز ابعاد فاجعه به طور کامل مشخص نشده است. با این حال می توان گفت چند شهروند و آتش نشان جان خود را از دست داده اند. صدها میلیارد تومان خسارات وارد شد و چند هزار نفر از کار بیکار شده اند. 

این وضعیت بحرانی می توانست هیچ وقت به وجود نیاید یا می توانست آنقدر پیچیده نباشد. زمانی به این قضاوت نزدیک تر می شویم که اتفاقات را موشکافنه تر ببینیم. رحمت الله حافظی عضو شورای شهر تهران درباره علت حادثه می گوید: «حادثه از طبقات ٩ و ١٠ که در آن ساعت جمعی از کسبه برای زیارت عاشورا در آن حاضر بوده اند، شروع شده و عامل آتش سوزی هم جرقه زدن کلید برق در اثر نشت گاز بوده است. شاهدان عینی بوی گاز را اعلام کرده اند.» 

این موضوع به گونه ای توسط یکی از کسبه تائید شده است. او به روزنامه شرق می گوید: «هر هفته روزهای پنجشنبه بین ساعت هفت تا هشت صبح زیارت عاشورا در ساختمان داشتیم که به همت تعدادی از کسبه برگزار می شد و ما هم در آن حضور داشتیم. حدود ساعت هشت صبح که دعا تمام می شود و کسبه به محل کار بر می گردند، روشن کردن کلید یکی از واحدها باعث جرقه و آتش سوزی می شود.» 

اظهار نظری که نشان می دهد عدم رعایت نکات ایمنی در این حادثه آشکار است. 

احمد مسجد جامعی دیگر عضو شورای شهر تهران نیز درباره دقایق ابتدایی حادثه می گوید: "من در ساعات ابتدایی و طلایی حادثه در محل حضور داشتم و هیچ مدیریت بحرانی وجود نداشت. از مسئولان و حاضران می پرسیدم فرمانده عملیات کیست چند اسم را می گفتند؛ مثلا می گفتند آقای شوشتری! من تعجب می کنم که آقای شوشتری فردی عادی مثل ماست، چه تجربه ای دارد؟" 

به نظر می رسد منظور مسجد جامعی محمد جواد شوشتری مشاور و مدیرکل دفتر شهردار تهران است. 

به گفته مسجد جامعی "در همان زمان خبرنگاران و عکاسانی که در محل بودند، برنامه ریزی نداشتند و حتی نگران بودند شاید برخی از همکارانشان در ساختمان پلاسکو بوده باشند. او تاکید کرده است که در آن زمان با استاندار و معاون رئیس جمهور تماس گرفتم و خواستم خودشان مستقیما حضور داشته باشند و دستور پیگیری بدهند." 

این بخش از سخنان عضو شورای شهر تهران نشان می دهد که مقامات مسئول دولتی نیز دیر هنگام به محل حادثه رسیده اند. 

در این بین برخی از گزارش ها هم از کمبود نیروهای آتش نشان در دقایق اولیه آتش سوزی حکایت دارد. روز گذشته یکی از آتش نشانان مصدوم حادثه در این باره اظهار کرد: «پنجشنبه نصف پرسنل سازمان رفته بودند امتحان بدهند؛ امتحان درس هایی که گذاشته اند و اجبار کرده اند که باید لیسانس بگیرید. برای همین نیرو کم بود. فقط لوله کشی به طبقات ساختمان ۸۰ نیرو می خواست اما ۴۰ نیرو حضور داشتند.» 

این آتش نشان همچنین مدعی شد: «از ۴۰ دقیقه قبل از ریختن کل ساختمان صدای آوار می آمد و معلوم بود که ساختمان می ریزد اما تخلیه نیروها صورت نگرفت. البته آتش نشانی هم از وضعیت ساختمان بی اطلاع بود اما وقتی حریق به اصطلاح قارچی شد باید نیروها را بکشید بیرون. بعضی بچه ها خودشان را از طبقات بیرون انداختند.» 

همچنین برخی دیگر از گزارش ها از نبود فرماندهی واحد عملیات خبر می دهند موضوعی که احمد مسجد جامعی نیز به آن اشاره کرده است. 

روز گذشته روزنامه جهان صنعت در این باره نوشت: "تمام مغازه های این ساختمان که در زمینه تولید پوشاک فعالیت می کردند، بیش از حد استاندارد پارچه و لباس در مغازه ها انبار کرده بودند وقتی ۱۵ ایستگاه آتش نشانی به طور همزمان شروع به وارد کردن آب به طبقات مختلف این ساختمان کردند، چیزی حدود ۲۰۰ تن به وزن ساختمان اضافه شد و یکی از ستون های اصلی هم طاقت تحمل این وزن را نداشت و شکست. آیا نمی شد با خراب کردن همان دو طبقه بالایی که آتش گرفته بود، از ورود آتش به طبقات پایینی جلوگیری کرد؟ چرا آتش نشانان حاضر در صحنه هم از فرماندهای واحد حرف شنوی نداشتند و هر ایستگاه به صورت مجزا فعالیت می کرد؟" 

این ها خرده روایت هایی از اتفاقات ساعات اولیه است که با روایت های رسمی تفاوت هایی دارد. پس از ساعات اولیه و ریزش کامل ساختمان داستان شکل دیگری به خود گرفت محمد باقر قالیباف شهردار تهران سفر قم را نیمه کاره رها کرد و به محل حادثه رسید و فرماندهی میدان را بر عهده گرفت. فرماندهی عملیاتی که تاکنون چهار روز از آن گذشته است اما هنوز حتی تعداد زیر آوار ماندگان آن مشخص نشده است. 

چهار روز گذشته است اما هر چه آوار بر می دارند نهایتا به کپسول اکسیژن لوازم آتشنشان می رسند. خبری از پیکر مفقودی ها نیست. تاکنون فقط دو جنازه کشف شده است. ولی آمار دولتی از حداقل ۲۰ کشته حکایت دارد. 

هر دقیقه خبری تازه منتشر می شود و ثانیه ای بعد تکذیب می شود. بی نظمی در این باره بیداد می کند. 

نیروهای عملیاتی تا آواری را بر می دارند دود سفید از زیر آن بیرون می آید و آتش شعله ور می گردد. آتش زیر خاکستر و آوار پلاسکو احتمالا جاماندگان زیرسیمان و آهن را از بین برده است، اما این پایان ماجرا نیست. 

فاجعه پلاسکو همچون دیگر فاجعه ها ابعاد پنهان و ناگفته دارد، سوال هایی وجود دارد که هنوز پاسخی برای آن نیست. هنوز مشخص نیست چرا این مجتمع تجاری با این عظمت استاندارد نبوده است؟ چرا مالک به اخطار ها توجه نکرده است؟ چرا وزارت کار و شهرداری و دیگر نهادهای نظارتی اقدامی برای ایمن سازی این ساختمان و حتی پلمپ آن صورت نداده اند؟ چرا در کلان شهری همچون تهران مدیریت بحران وجود ندارد؟ و ... 

به نظر می رسد آتش زیر خاکستر پلاسکو در آینده خود را نشان می دهد. آتشی که دود سیاه حاصل از آن به چشم آتش نشانان، کسبه پلاسکو، کارگران و شهروندان رفته است، آیا دامن مقصران آن را هم خواهد گرفت؟ 
 

اظهارات امیر سرتیپ پوردستان


 

 امیر سرتیپ پوردستان در همایش بررسی تحولات سیاسی منطقه غرب آسیا که با حضور جمعی از فرماندهان، روحانیون و مسئولان ارتش جمهوری اسلامی ایران در مرکز همایش‌های کوثر سازمان عقیدتی سیاسی آجا برگزار شد، گفت: از دشمنی که از در صلح و دوستی وارد شده باید پرهیز کرد، زیرا می‌خواهد غفلت ایجاد نماید. 
به گزارش روابط عمومی ارتش‌جمهوری اسلامی ایران، امیر سرتیپ پوردستان، جانشین فرمانده کل ارتش در این همایش که به منظور تبیین و تحلیل تحولات سیاسی منطقه غرب آسیا برگزار شد، افزود: امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند باید از دشمن پرهیز کرد بویژه دشمنی که از در صلح و دوستی درمی‌آید اما با انواع فشار سعی می‌کند غفلت ایجاد کرده و به هدف اصلی خود برسد.
وی در ادامه با بیان اینکه دشمن در هر شرایطی دشمن است افزود: باید نسبت به دشمنان خوش‌گمانی نداشت و با هوشیاری کامل مراقب اعمال و رفتار او بود.
پوردستان با تحلیل شرایط منطقه پس از فروپاشی بلوک کمونیسم و پایان دوران جنگ سرد افزود: پس از پایان این دوره، آمریکا خود را بعنوان تنها ابر قدرت معرفی کرد و این در حالی بود که جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی بعنوان کشوری مهم و تاثیرگذار در منطقه مقابل بلوک شرق و غرب ایستاده و الگوی جدیدی را مطرح نمود.
جانشین فرمانده کل ارتش افزود: انقلاب اسلامی ایران باعث شد تک‌تازی و ادعای ابرقدرتی آمریکا زیر سوال رفته و ابهت پوشالی آن مورد چالش قرار بگیرد. آمریکایی‌ها برای اثبات قدرت خود دست به کارهایی، از جمله تعریف نظم نوین جهانی زدند و در این نظم نوین خود را کدخدا نامیدند. یکی دیگر از اقدامات آمریکا قدرت‌نمایی از طریق رسانه‌های جهانی و هالیوود بود که در چارچوب ادعای رهبری جهانی آمریکا قرار داشت.
پوردستان همچنین اشاره کرد: در شرایطی که آمریکا از خود یک قدرت بلامنازع ساخته بود قدرت‌های نوظهور دیگری از جمله اروپا، چین، روسیه و کره‌شمالی قد علم کردند. اما آن چه که بیش از همه موجب نگرانی آمریکا شد قدرت جهان اسلام که از وحدت شیعه و سنی به وجود می‌آمد بود که به زعم آمریکایی‌ها خطرناک‌ترین قدرت نوظهور به حساب می‌آمد.
جانشین فرمانده کل ارتش در ادامه گفت: آمریکا برای جلوگیری از شکل‌گیری بلوک‌های قدرت در منطقه غرب آسیا به این نتیجه رسید که خودش مستقیماً وارد منطقه شود لذا حادثه مشکوک 11 سپتامبر سال 2001 را به وجود آورد.
امیر سرتیپ پوردستان افزود: بعد از حادثه 11 سپتامبر، آمریکا راهبرد جنگ پیش‌دستانه را طراحی کرد و با این راهبرد وارد منطقه غرب آسیا شد. هدف او نیز ظاهراً مقابله با تروریسم بود اما هدف پنهان آمریکا تسلط بر منابع انرژی غرب آسیا و جلوگیری از شکل‌گیری قدرتی به نام اسلام بود.
وی در ادامه گفت: مطلبی که همواره باید مدنظر قرار بگیرد این است که آمریکا به قصد سرکوب اسلام واقعی و جمهوری اسلامی ایران وارد منطقه ما شده ‌بود تا مانع شکل‌گیری قدرت اسلام در منطقه و جهان شود. اما مولفه‌های قدرت در کشور ما از جمله رهبر فرزانه، خردمند و دشمن‌شناس، ملت ولایت‌مدار و نیز نیرو‌های مسلح آماده مانع از تحقق اهداف آمریکایی‌ها شد.
پوردستان در ادامه به یکی دیگر از طرح‌های آمریکا به نام خاورمیانه بزرگ اشاره کرد و افزود: بر اساس این طرح قومیت‌های مختلف به هم وصل شده و از سیطره دولت‌های مرکزی‌شان خارج می‌شدند. هدف از این طرح نیز تجزیه کشور‌های منطقه بود.
جانشین فرمانده کل ارتش اصلی‌ترین هدف آمریکا از طرح خاورمیانه بزرگ را تامین امنیت رژیم غاصب صهیونیستی و فراموشی مساله فلسطین دانست و گفت: ایجاد یک الگوی مشترک براساس طرح‌های مدنظر آمریکا و در واقع ایجاد یک دهکده جهانی از دیگر اهداف آمریکا در طرح خاورمیانه بزرگ بود. ممانعت از شکل‌گیری کشور‌های قدرتمند در منطقه غرب آسیا نیز هدف چهارم آمریکا در این راستا بود.
وی در ادامه افزود: با توجه به مشکلات پیش روی این طرح، آمریکا راهبرد جدید مذهب علیه مذهب را اجرا نمود و با خارج شدن از منطقه، مسلمانان را به جان هم‌ انداخت در حالی که عملکرد این گروه‌ها اهداف واسطه‌ای برای تحقق هدف اصلی آمریکایی‌ها در جهت ممانعت از شکل‌گیری قدرت نوظهوری به نام جهان اسلام در منطقه بود.
جانشین فرمانده کل ارتش در پایان گفت: مطمئناً یکی از بازیگران اصلی منطقه غرب آسیا جمهوری اسلامی ایران است که بدون نظر این کشور هیچ حرکتی در منطقه انجام نمی‌شود اما باید بدانیم دشمنی آمریکا با ما یک دشمنی ماهوی و ریشه‌دار است که با عوض شدن رئیس‌جمهور آمریکا تغییری در این دشمنی ایجاد نخواهد شد.