کامران غضنفری نویسنده کتاب مداخلات در جمع دانشجویان با بیان اینکه اطلاعات درستی از دوران پهلوی به جوانان داده نشده، گفت: متاسفانه عده ای که سن شان به دوران پهلوی نمی رسد می گویند در آن دوران شرایط خوبی وجود داشته اما در حال حاضر ما به فلاکت رسیدیم.
وی افزود: باید بدانیم که قبل از وقوع انقلاب سفید در تولید گندم، برنج و گوشت دام خودکفا بودیم و صادرات هم داشتیم اما چندسال بعد از وقوع انقلاب سفید ما از یک کشور صادر کننده به کشور وارد کننده برنج، گندم، گوشت و بسیاری از اقلام کشاورزی و دامی تبدیل شدیم.
نویسنده کتاب مداخلات با بیان اینکه در سال های 1356 و 1357 تقریبا تمام شهرهای کشورعلیه حکومت پهلوی قیام کردند، تصریح کرد: طی این دو سال تقریبا تمام شهرهای ایرن دست به قیام علیه حکومت ستم شاهی پهلوی زدند و نتیجه آن شهادت هزاران نفر از مردم شد که با حمایت مستقیم آمریکا صورت می گرفت.
وی اظهار کرد: نمونه ی این اعتراضات گسترده مردمی، قیام 17 شهریور در تهران بود که مردم در شرایطی که ساعت 00/6 صبح حکومت نظامی اعلام شده بود ساعت 00/8 صبح در میدان شهدا تجمع کردند و از همان زمان تا حدودا ساعت 00/17 صدای رگبار مسلسل به گوش می رسید.
غضنفری با بیان اینکه عده ی کثیری در قیام 17 شهریور به شهادت رسیدند، ابراز کرد: آمارهای زیادی در خصوص تعداد شهدای این قیام مطرح شده است که بیشترین این آمار تقریبا 4000 نفر می باشد که اگر به تعداد افرادی که در یکی از کشورهای سوریه، عراق، مصر و... در یک روز فاجعه آوری کشته شدند نگاه کنیم نهایتا 200 نفر کشته در یک روز می بینیم و می توانیم متوجه ابعاد سرکوبی و خفقان آن زمان که علیه مردم ما صورت می گرفت بشویم.
وی عنوان کرد: دو روز بعد از قیام 17 شهریور کارتر رییس جمهور آمریکا از شاه اعلام حمایت می کند این در شرایطی است که در گذشته نیز به شکل های مختف و با پیشنهاد طرح حکومت نظامی از سوی مشاور امنیت ملی رییس جمهور آمریکا از حکومت پهلوی حمایت کردند.
نویسنده کتاب راز قطعنامه با بیان اینکه در 13 و 14 آبان بانک ها، مشروب فروشی ها و سینماها به آتش کشیده شد، تصریح کرد: در 13 و 14 آبان ماه در شرایطی مشروب فروشی ها، بانک ها و سینما ها به اتش کشیده شد که ماموران حکومت پهلوی در صحنه حضور داشتند و هیچ گونه اقدامی علیه معترضان انجام ندادند.
وی اضافه کرد: این ساکت ماندن ماوران و دست داشتن برخی از ساواکی ها در آتش سوزی در آن شرایط براساس طرحی از سوی سفارت آمریکا در تهران بود که از چند روز قبل طراحی شد تا شرایط برای روی کار آمدن دولت نظامی ارتشبد ازهاری در 15 آبان 1357 فراهم شود.
غضنفری با بیان اینکه ژنرال هایزر برای انجام یک کودتای بزرگ به تهران آمده بود، تصریح کرد: چند ماه بعد از قضیه 13 آبان دولت آمریکا برای انجام یک کودتای شدید و سرکوب گرانه هایزر را به تهران فرستاد و در مدت حدودا یک ماه فردماندهان نظامی حکومت شاه را متحد کرد تا این کودتا در 21 بهمن 1357را انجام دهند.
وی افزود: ژنرال هایزر معاون نیروهای ناتو در اروپا بعد از چاپ اسمش در روزنامه و برملا شدن نقشه وی در خصوص کودتا به دلیل ترس در 14 بهمن 1357 قبل اجرای کوتا از ایران فرار کرد.
نویسنده کتاب خیانت به فرمانده اظهار داشت: کارتر رییس جمهور آمریکا که با شعار دفاع از حقوق بشر بر روی کار آمد با هدف کشتن 50000 نفر از مردم کوتای 21 بهمن سال 1357 را طراحی کرد تا 15 سال بعد پیروزی انقلاب اسلامی ایران ممکن نباشد و خطری برای آنها به وجود نیاید.
وی افزود:علی رغم تمام تلاش ها انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید اما دولت آمریکا از همان ابتدا درصدد براندازی نظام بود بود و اقداماتی در همین راستا انجام داد که براساس اسناد به دست آمده از سفارت آمریکا در 28 خرداد 1358 مامور آمریکایی می گوید ما در ایران گروه هایی زیادی داریم که مسلح شدند و آماده ی جنگ علیه حکومت مرکزی هستد و همه ی بذرهای لازم برای یک جنگ داخلی کاشته شده است.
غضنفری با بیان اینکه سفارت آمریکا محل طراحی سناریو و توطئه در جهت براندازی نظام نوپا جمهوری اسلامی بود، گفت: یکی از دیپلمات های آمریکایی دو طرح در جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی بیان کرده است. یکی دامن زدن به نارضایتی های قومی و اقلیتی در استان های مختلف ایران و دیگری به خیابان کشاندن دانش آموزان و دانشجویان و قیام آنها علیه نظام بود.
وی اظهار کرد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آمریکا اقدامات زیادی در راستای براندازی نظام از جمله حمله به صحرای طبس، کودتای نقاب و حمله عراق به ایران با حمایت همه جانبه آمریکا از عراق را انجام داد که سناریو حمله عراق به ایران از سال 1358 طراحی شده بود.
نویسنده کتاب مداخلات با بیان اینکه دولت، مجلس و دستگاه قضایی ما در این سال ها خواب بودند، ابراز کرد: با وجود مدارک بسیار از آمریکا در این چند ساله که اثبات می کند مستقیما در جنایات مختلف دست داشته است اما متاسفانه هیچ اقدامی صورت نگرفته است.
وی افزود: دراردیبهشت سال جاری پس از سال ها مجلس براساس مصوبه ای دولت را ملزم به تشکیل پرونده و اقامه ی دعوا در مواردی که علیه دولت آمریکا مدرک وجود دارد، کرد که البته از دولت کنونی بعید است و باید ببینیم آیا دولت های بعدی اهل پیگیری هستند؟
غضنفری با بیان اینکه ما سیاست عزت، حکمت، مصلحت را به سیاست ذلت، خفت، خواری تبدیل کردیم، اذعان کرد: در این چند ساله اخیر آمریکایی ها هر چقدر تحریم کردند فقط لبخند زدیم و آنها هم می دانند هر کاری انجام دهند جز لبخند چیزی تحویل شان نمی دهیم و نتیجه اش هم این می شود که کاندیدهای انتخاباتی آنها بر سر عداوت علیه ایران مسابقه می گذارند.
وی ابراز کرد: رهبر انقلاب در سال 1392 گفتند مذاکره با آمریکا نتیجه ای ندارد زیرا تجربه نشان داده که آمریکایی ها اهل وفا کردن به عهدهایشان نیستند اما آنها گفتند ما می رویم، جواب می گیریم و همه ی تحریم ها را نیز لغو می کنیم که به دلیل اصرار های فراوان رهبر انقلاب اجازه دادند ولی ایشان گفتند ما به مذاکره خوشبین نیستیم.
نویسنده کتاب راز قطعنامه با اشاره به صحبت های رییس جمهور و وزیر امور خارجه مبنی برلغو همه ی تحریم ها در روز توافق، تاکید کرد: با گذشت تقریبا 10 ماه از برجام هیچ کدام از تحریم ها لغو نشد فقط تعدادی از تحریم ها که در برجام ذکر شده اوباما در روز 27 دی اعلام می کند ما اجرای این تحریم ها را به مدت شش ماه متوقف می کنیم .
وی عنوان کرد: اتحادیه اروپا براساس مصوبه ی جدیدشان ما را تهدید کردند که اگر اجرای برجام را متوقف کنیم تمام تحریم ها بر می گردد و این دلیلی است برای اینکه بگوییم تحریم ها لغو نشده و فقط برای مدتی تعلیق شده است که آنها می توانند بعد از آن زمان تحریم ها را دوباره برگردانند که این در شرایطی است که با کمال تاسف ما قبل از اجرای برجام به تمام تعهدات مان عمل کردیم.
غضنفری با بیان اینکه تذکرات مختلف به تیم مذاکره کننده داده شد، گفت: هشدارها و تذکرات مختلفی طی دو سال به تیم مذاکره داده شد ولی آنها گوشی برای شنیدن نداشتند و رهبر انقلاب نیز حاصل دوسال مذاکره را خسارت محض خواندند.
وی اظهار داشت: در چهل سال اخیر، جمهوری خواهان و دموکرات ها هر کدام بیست سال دولت آمریکا را در دست داشتند که هیچ کدام سیاست متفاوتی را در پیش نگرفتند و جنایات و خباثت های آنها از گذشته بوده و تاکنون نیز ادامه دارد زیرا دشمنی آنها علیه جمهوری اسلامی ایران قطع نشده است.
نویسنده کتاب خیانت به فرمانده با بیان اینکه سایه تهدید جنگ از تابستان سال 1392 چند برابر شده است، ابراز کرد: عده ای می گویند بعد از مداکرات سایه تهدید از کشور ما دور شده و این در شرایطی است که از تابستان سال 1392 تا اوایل سال 1395 مقامات رسمی آمریکایی حدود 70 بار ما را تهدید به حمله نظامی کرده اند که این یعنی به طور متوسط هر دو هفته یک بار ما را تهدید به حمله نظامی کرده اند.
وی اظهار داشت: برای آمریکایی ها اهمیتی ندارد دولت دست چه کسی است و مشکل آنها دولت ها نیستند زیرا دشمنی آنها با اصل نظام جمهوری اسلامی است که در برابرشان قدعلم کرده و منافع نامشروع شان نه تنها در ایران بلکه در سایر نقاط دنیا به خطر انداخته است.
متن زیر مصاحبه خبرنگار شبکه اطلاع رسانی راه دانا با ابراهیم متقی است:
*در توافق انجام شده مطالبات امریکایی ها نقد بود اما مطالبه ایران مبهم نگاشته شده بود
امید به آمریکا باعث تنظیم توافق نامتوازن برجام شد
سوال: شما سال 92 طی مصاحبه ای اشاره کرده بودید که مسئولین تحلیل دقیقی از آمریکا ندارند، سوال این است که با توجه به بدعهدی آمریکا در سال های اخیر، چرا هنوز دولت یازدهم و سیاست خارجه ایران با یک امیدی مذاکرات و برجام را پیگیری میکند؟
متقی: مشکل سیاست خارجه از سال 92 به بعد این بود که احساس میکرد، بازسازی دیپلماتیک با امریکا به معنی حل مشکلات امریکا با ایران است و این رویکرد را داشتند که اگر ما قابلیت های هسته ای را واگذار کردیم، دشمنی های امریکا به ما کاهش پیدا میکند. به همین دلیل ما طرح و برنامه ای برای دیپلماسی هستهای نداشتیم و هیچ متنی را برای طرح در موضوعات دیپلماتیک تهیه نکردیم. در این فرایند الگوی رفتاری امریکا این بود که، او مطالباتش از ایران نقد بود در حالیکه آنچه که در ازای آن می داد در یک فضای مبهم قرار داشت.
با دنبال کردن اظهارنظرهای امریکایی، اما و اگرها در ارتباط با تعهدات امریکا نسبت به ایران بسیار زیاد بود، در حالی که این اما و اگرها نمیتوانست نیازهای راهبردی کشورها را در وضعیت های مختلف تامین کند. نتیجه این فرایند آن بود که امید به امریکا باقی ماند و بر اساس این امید، زمینه برای تنظیم یک توافق نامتوازن حاصل شد.
با مرور گفته های مسئولین دیپلماتیک جمهوری اسلامی،درمیابیم که تمامی آن ها از سال 92 ، وعده میدادند که تحریم ها برداشته میشود و اقتصاد سامان پیدا میکند، اما هیچ کدام از آنها نگفتند که تحریم ها بر اساس چه توافق و چه تعهدی برداشته میشود.
امریکایی ها حتی در آوریل 2014 وقتی فکت شیت آمریکایی را منتشر کردند، در این فکت شیت هیچ اشاره ای نبود که تحریم های ایران پایان پیدا میکند. بنابراین در مرحله دوم وعده هایی مقامات دیپلماتیک دادند که با واقعیت های دیپلماسی هسته ای هماهنگی نداشت.
*بر خلاف اظهارات دکتر ظریف به لحاظ تکنیکی برگرداندن هسته ای به حالت اولیه امکان پذیر نیست
*دولت در سال 92 با دادن وعده های زیاد درصدد بود جو و افکار عمومی در کنترل خود قرار بدهد
سوال: چرا مسئولین دولتی این وعده ها را دادند؟ یعنی نمیدانستند که این اتفاقات رخ میدهد و هیچ تحریمی برداشته نمیشود؟
متقی: دولتی ها میخواستند جو و افکار عمومی را در کنترل خودشان قرار بدهند و نشان بدند که کار ویژه ای برای جامعه ایران انجام میدهند. می خواستند نشان بدند که این ها توانستند به یک نتایج مثبتی دست پیدا کنند، در حالیکه واقعیت این بود که هیچ نشانه حقوقی و دیپلماتیک برای اثبات این ادعا وجود نداشت.
دقیق یادم میاد اقای ظریف میگفت هر زمانیکه ما اراده کنیم یعنی یک ساعت دیگر می توانیم شیر گازهستهای را باز کنیم و به وضعیت قبل میرسیم.؛ من صریح بهتون بگم این شیر گاز مثل شیر گاز خانه نیست که باز کنید و روشن بشود، دیگر تعمیم آن قابلیت راهبردی ایران که در سال 2013 وجود داشت در شرایط موجود غیر ممکن است.
سوال: یعنی شما میفرمائید که دیگر نمیشود مسئله هسته ای را با حالت قبل برگرداند؟
متقی: بازگشت پذیری به لحاظ تکنیکی اصلاً امکان نیست. چون شما همه موجودی و ذخائر خود را دادی و اگر خواسته باشی آن قابلیت را تولید کنید، یک مخاطرات امنیتی بسیار شدیدی ایجاد میشود. بنابراین یک خسارت بزرگی ایجاد شده است.
* سیاست دولت با اصل رئالیسم روابط بین الملل همخوانی ندارد
سوال: در میان نخبه ها، مردم و مسئولین چند نوع تفکر در رابطه با امریکا و برخورد سیاست خارجه وجود دارد؟
یک تفکر وجود دارد که میگوید امریکا به ایران نیاز دارد و تا به حال به این خاطر نیازش رو بیان نمیکرده، که با ایران مشکل داشته است، مشکلش هم مربوط به هسته ای است و ما بیاییم این مشکل را حل کنیم. حتی خیلی ها میگفتند ایران دارد جایگزین عربستان میشود، برای آمریکا. در پاسخ باید گفت که اصلاً این موضوعات به هیچ وجه قابل استناد نیست، چرا که امریکایی ها در گزارش 2014 وزارت دفاع، و 2015 سند امنیت ملی، و 2016 تروریسم وزارت خارجه، ایران را در زمره تهدیدات امنیتی و راهبردی خودشون میدانستند.
امروزه زمانیکه اشتون کارتر با مقامات کشورهای منطقه ای و ناتو صحبت میکند حتما یکی از بحث های مربوط به تهدید ایران است. بنابراین یک رویکرد این بود که امریکا به ایران نیاز دارد.
یک رویکرد دیگر هم آن است که اگر ایران محدودیت هایی علیه امریکا ایجاد نکند، آمریکا هم علیه ایران محدودیتی را بوجود نمیآورد.
در پاسخ باید گفت، این نگرش با اصل رئالیسم روابط بین الملل همخوانی ندارد. بر اساس رئالیسم روابط بین الملل، شما به هر میزان که قدرت سازتر باشید، طرف مقابل نسبت به شما احترام، حرمت و صبوری بیشتری خواهد داشت و زمانیکه شما قدرتتان را از دست بدهی میزان تهاجم دشمن نسبت به شما بیشتر میشود.
اگر دیپلماسی رو یک گیم و بازی بدانیم، در یک مسابقه فوتبال، مربی مقابل اگر بداند که شما جناح چب یا میانه ات ضعیف است، دقیقاً در همانجائیکه شما ضعف دارید قدرتش رو متمرکز میکند . این طبیعت بازی است. تازه آن بازی یک بازی مسالمتآمیز است و در آن مردانگی، قهرمانی و شرافت نهفته است اما در این بازی، روش جنگ، بحران و خصامت نهفته است.
*در مذاکره ای که خانهتان را بفروشید و شکلات بخرید، ضرر کرده اید
سوال: رهبر معظم انقلاب قبل از شروع مذاکرات در سخنرانی خود فرمودند که هدف دشمن این است که ایران را پای مذاکره بکشانند، تا بگویند که ببینید این ملتی که مقاومت و ایستادگی کرده است را ما به میز مذاکره کشاندیم و این برای کشورهایی که ایران رو محور مقاومت و ایستادگی میدانند، یک ناامیدی ایجاد میکند. تحلیل شما از این بیانات چیست؟
مذاکره برای هیچ و پوچ انجام نمیشود. حتی اگر بخواهیم در بنگاههای معاملاتی بروید، باید یک کالایی را داشته باشید که بفروشید و چیزی بخرید، وقتیکه در فرایند دیپلماسی قرار گرفتید این مسئله مطرح میشود که از چه قابلیتی برخوردار هستید که بتونید در برابر اجبار طرف یا اغوای طرف مقابل مقاومت کنید. در نظر بگیرید که یک خانهای دارید، شهرداری میخواهد خیابان کشی کند، شهرداری میگوید این خانه را به این قیمت دادید که دادید اما اگر نفروختید شهرداری یا تهدید میکند یا خانه را خراب میکند و یا آب و برقش رو قطع میکند و یا اجازه نوسازی نمیدهد.
در این فضایی که وجود دارد، باید بدانیم در برابر این کالایی که در مذاکره دادیم چه چیزی باید بگیریم، که بتوان نیاز راهبردی شما را تامین کند، اگر خانه خود را بفروشید و بلیط هواپیما و هتل بگیرید و یا شکلات برای اعضای خانواده ات بگیرید ، این بزرگترین ضرری است که انجام میدهید. اگر کسی در فضای مذاکره میخواهد خانه ای بدهد، باید خانه ای بهتر از آن را خریداری کند.
سوال: در انتخابات آمریکا دونالد ترامپ در اظهاراتی گفته بود که زمانی نتیجه انتخابات را میپذیرد که انتخابات را پیروز شده باشد و اگر غیر از این باشد یعنی تقلب شده است.تحلیل شما از این اظهارات چیست؟
ترامپ به یک جمع بندی ناشی از یک الهام بخشی رسیده است. او احساس میکند فضای اجتماعی امریکا فضای انتقادی نسبت به ساختار سیاسی است و شرایط اقتصادی، شرایط قبل از رکود است و در این فضا مردم به شعار های انتخاباتی ترامپ رای میدهند. حرف ترامپ این است که رای یک انسان عادی و یک نخبه امریکایی به یک اندازه حساب میشود، بنابراین او شعارهایی را میدهد که گروه های اجتماعی توده ای، از او حمایت کنند و به این صورت میخواهد این موضوع رو مطرح کند که به صورت اجتناب ناپذیری او در انتخابات پیروز است و اگر غیر از این باشد نشان دهنده این است که در انتخابات امریکا تقلب شده است.
پایان پیام/دانا
«احمد مایلی» فرماندهای بود که از دوران دفاع مقدس تا به امروز تمام تلاش خود را در صدد حفظ امنیت در مرزهای کشور به کار گرفت تا هموطنان در آرامش روزگار خود را بگذرانند. چندی پیش یک فروند هواپیمای فوق سبک جایروپلن نیروی زمینی سپاه در حین بازگشت از ماموریت شناسایی در حوالی ایرانشهر دچار سانحه شد و این فرمانده به شهادت رسید.
مایلی مسئولیت آموزش بسیاری از نیروها را بر عهده داشت. وی از نخبگان عرصه چتر بازی، سقوط آزاد و پرواز با هواپیماهای فوق سبک به شمار میرفت.
در ادامه ماحصل گفتوگوی «حجت الاسلام محمدرضا وکیل پور» از دوستان شهید «احمد مایلی» با خبرنگار ما را می خوانید. وی در این گفتو گو به معرفی شخصیت و نحوه برخورد این شهید بزرگوار با اطرافیان پرداخت.
در موضوع بصیرتبخشی با هیچ کس شوخی نداشت
از کودکی به خاطر همسایه بودن با حاج احمد، وی را میشناختم، اما در 10 سال اخیر که طلبه شدم پیش ازگذشته با حاج احمد مانوس شدم. به دلیل اینکه وی سن و سال را ملاک دوستی نمی دانستند و برایشان ولایتی بودن و حرکت در جهت اهداف انقلاب و ولایت اهمیت داشت، با ایشان دوست شدم.
گزاف نگفته ام اگر بگویم برای حضور در مناسبتها مساله ولایت برایش مهم بود. هرکسی که ارادت بیشتری به رهبر معظم انقلاب داشت، با او بیشتر مانوس میشد. حجت الاسلام شکوهی (امام جماعت صبح امام زاده حسن(ع)) در شب قبل از شهادت از وی نقل میکرد که دغدغه حاجی این بوده که رهبری تنهاست.
دل خونی؛ از کسانی که در مقابل ولایت ایستادهاند، داشت و برای بصیرتبخشی تلاش میکرد. در این مسئله با هیچکس نه با دوست و نه با دشمن تعارف نداشت. حرف حق را حتی اگر دوستان و نزدیکانش هم ناراحت میشدند، با صدای رسا میزد.
از سران فتنه 88 و حتی از مسئولینی که خانواده آنها از فتنه حمایت میکردند، بیزار بود و این بیزاری از آنها را فریاد می زد و همه این را میدانستند.
با هزینه شخصی تبلیغ بصیرتافزایی میکرد
به شدت به بصیرتافزایی اعتقاد داشت ؛حتی در این سالهای اخیر برای یادواره شهدای مسجد، شخصاً از پیشکسوتان دوران دفاع مقدس برای حضور در مراسم دعوت میکردند و معتقد بودند که وی توفیق خوبی برای بصیرتبخشی پیدا کرده است.
حاج احمد با سردار شهید «محمد ناظری» همرزم بود. وی دغدغه روشنگری داشت. بارها سخنرانیهای بصیرتی بزرگانی همچون دکتر عباسی، استاد طائب، سردار شعبانی و... را با هزینه شخصی تکثیر کرده و بین دوستان توزیع میکرد.
حاج احمد تنها یک نظامی و یا یک استاد خلبان نبود، بلکه دارای ابعاد مختلف شخصیتی بود که محور این شخصیت تعبد در برابر ولایت است.
جوان انقلابی یک سرمایه است
وی همان طور که در چتربازی و خلبانی اعجوبه بود، در مسجد به عنوان هیات امنا نیز به نحو احسنت انجام وظیفه میکرد. حاج احمد یکی از افرادی بود که به شدت از کارهای فرهنگی حمایت مادی و معنوی میکرد. حتی در ماموریتهایش، تلفنی پیگیر کارها بود و اعتقاد داشت امروز به شدت به کار فرهنگی - تربیتی نیاز داریم.
به گزارش سرویس تا شهدا تفتان مادو سال پیش وقتی از وی درخواست اعزام به سوریه داشتم، در پاسخ گفتند که آنجا به قدر کافی رزمنده داریم. جنگ تعیین کننده، جنگ فرهنگی و عقیدتی است. شما بهتر است به جنگ فرهنگی در تهران مشغول باشید که اولویت مهم انقلاب در این برهه همین است.
وی گوشزد میکرد که دشمن برای منحرف کردن جوانان هزینه میکند و به من میگفت «تربیت جوانان انقلابی، یک سرمایه است.»
آموزش اخلاق به نسل جوان
تمام بچههای مسجد از کوچک به بزرگ با حاج احمد خاطره دارند. همیشه با بچهها رابطه خوبی داشت. آنها را به دور خود جمع کرده و با تبلت خود برای آنها عکس و فیلم انقلابی پخش میکرد.
بعد از برگزاری نماز جماعت و خروج نمازگزاران، نونهالان را جمع میکرد و آمادگی جسمانی را به آنها آموزش میداد. پس از تمرین برای آنها بستنی میخرید. دو هفته پیش از شهادتش که به محل آمده بود به ویتامینه نزدیک مسجد پولی داد تا بچههای مسجد در زمانی که او نیست، پس از اقامه نماز در آنجا شیرموز بخورند.
حاج احمد عارف بصیر و استاد خلبان بود
حاج احمد به خودسازی و اخلاق به شدت توجه داشت و مقید به حضور در درس اخلاق بود. نوجوانان و جوانان محل را به جلسات اخلاق آیت الله احدی میبرد. آیت الله احدی برایم نقل کرد که حاج احمد همیشه از من درباره شهادتش می پرسید، از این رو نزد علامه حسنزاده آملی رفتیم. زمانی که حاج احمد از شهادتش پرسید، علامه حسن زاده آملی به نشانه تایید سرشان را تکان دادند.
پیگیر مسائل روز و سیاسی بود و در سخنرانیهایی که در خصوص مسائل روز و مباحث سیاسی سخن به میان میآمد، بیشتر توجه میکرد.
از مسجد که خارج میشد زودتر از همه دست به سینه میگذاشت و به تمامی نمازگزاران چه کوچک و بزرگ سلام میکرد. مردم داری وی زبان زد خاص و عام بود.
اگر بخواهم این شهید را در یک جمله توصیف کنم، میتوان بگویم «حاج احمد عارف بصیر و استاد خلبانان بود».